آزادی عادلانه؛ گرانیگاه اندیشه سیاسی مرحوم فیرحی / نواندیشی بر محور اصالتها
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ضمن اشاره به جانباز شیمیایی بودن مرحوم داود فیرحی اظهار کرد: گرانیگاه فکری و نقطه محوری اندیشه ایشان آزادی است، اما این آزادی به هیچ وجه از عدالت جدا نیست. البته عدالت بدون آزادی به توزیع فقر منجر خواهد شد.
حجتالاسلام والمسلمین داود فیرحی، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و از اساتید برجسته اندیشه سیاسی در اسلام، چهارشنبه، ۲۱ آبانماه، به علت بیماری کرونا دار فانی را وداع گفت. وی از جمله صاحبنظران در زمینه فقه سیاسی و نواندیشان دینی بود که قصد تلفیق میان سنت و مدرنیته با بهرهگیری از فقه را داشت؛ موضوعی که به علت دشواری در میان اندیشمندان مسلمان در ایران سابقه کمتری دارد.
برای بررسی بیشتر زندگی و اندیشههای علمی مرحوم فیرحی با علیرضا صدرا، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و استاد سابق وی، به گفتوگو نشستیم. صدرا با بیان اینکه فیرحی سنت را به عنوان اصالتی جاویدان و جهانی میدانست که انسان همیشه به آن نیاز دارد، تأکید کرد که وی حقایقی از سنت و اصالت اسلامی و انسانی ما را با قالبها، ابزارها و تکنیکها روزآمد میکند. متن این مصاحبه در ادامه میآید؛
ایکنا ـ لطفاً درباره میزان آشنایی خود با مرحوم دکتر فیرحی و ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی ایشان توضیح دهید.
ابتدا این ضایعه اسفناک زودهنگام و غریبانه استاد معظم، فاضل حوزوی و فرهیخته دانشگاهی جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر داود فیرحی را به همه فرهیختگان و جامعه دانشگاهی کشور تسلیت میگویم. ایشان واقعاً سرمایه ملی بودند که تازه شکوفه زده و میوه نو داده بودند و امید داشتیم میوههای بسیار بیشتر و مفیدتری برای کشور ارائه دهند.
بنده از دورانی که ایشان دانشجو بودند و درسهایی با بنده داشتند، در خدمتشان بودم و بعدها که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در دانشگاه باقرالعلوم(ع) و دانشگاه مفید قم همکار ما شدند، نیز همفکری و همراهی مستمری داشتیم. در همین اواخر هم دفاع چند رساله را با هم داشتیم و همین چند هفته پیش بود که از هم خداحافظی کردیم و متأسفانه یکی دو روز بعد متوجه شدم مبتلا به این آلودگی ویروسی شدند و نهایتاً این ضایعه به وجود آمد.
نکته مهمی که باید اشاره کنم که خود مرحوم دکتر فیرحی به آن اشاره نمیکردند، این است که وی در دوران جنگ تحمیلی دچار مصدومیت شیمایی شده بود و شاید خیلیها ندانند که وی جانباز دوران دفاع مقدس بود و بعداً یک عمل جراحی کیسه صفرا را هم داشتند که شاید بیماری را حاد و ما را از برکات وجودی ایشان محروم کرد.
ایکنا ـ استاد فیرحی چگونه در موارد متعدد از دوره معاصر به دوره صدر اسلام پل میزد و نظام سیاسی و دولت در اسلام را تبیین روز میکرد؟
اصولاً سنت، در تفکر توحیدی به معنای اصالت است و نو بودن هم به معنای روزآمد بودن است. اگر به آب باران نگاه کنید، به زیر زمین میرود ولی اگر صد سال هم بماند و بتواند مفری پیدا کند، به صورت زلال بیرون میآید و این آب هیچ وقت کهنه نمیشود. چیزی که اصل است، همیشه زنده و زاینده است؛ حال ممکن است به زیر شن برود، اما از بین نمیرود، بلکه گاهی با توجه به شرایط، بروز و ظهور پیدا میکند و حیاتبخش میشود. حکمت هم همینگونه و همیشه زاینده است و در واقع همانند خورشید است؛ همان گونه امام زمان(عج) هم پنهان نیست، بلکه قلب برخی از ما آن را درک نمیکند.
نوگویی بر مدار سنت
مرحوم دکتر فیرحی سنت را به عنوان اصالت میدانست که جاویدان و جهانی است و انسان همیشه به آن نیاز دارد همان گونه که به عشق، محبت و کمال نیاز دارد. همه انسانها دنبال سعادت هستند؛ بنابراین چیزی که جاویدان است، همیشه زنده است و سنت هم همین گونه است. ایشان حقایقی از سنت و اصالت اسلامی و انسانی ما را در قالبها، ابزارها و تکنیکها روزآمد میکند؛ یعنی ابزارهای جدید را در دل سنت به کار میگیرد و با قالبهای جدید ارائه میدهد. به عبارت دیگر، ایشان چیزی نو نمیگوید، بلکه اصیل را نوگویی و به صورت جدید بیان میکند. تمام نواندیشان اصیل همینگونه هستند و اساس نواندیشی به همین معناست نه اینکه اصالت را رها کنیم.
این سنت الهی است که همه پیامبران هم حقیقت را به لسانهای مختلف و به لباس و زبان یک قوم بیان کنند؛ بنابراین حقیقت، نظم، قانونمندی و امثالهم اصالت دارند، اما سازوکارها متفاوت هستند و با توجه به مقتضیات زمان و مکان مورد استفاده قرار میگیرند. اگر سنت را به عنوان حقیقت در نظر بگیریم، دکتر فیرحی آن را با استفاده از زبانهای گوناگون ارائه داد و تلاش ایشان این بود که بین سنت و مدرنیته این پل را بزند و خودش هم نماد همین موضوع بود؛ چراکه هم بینش حوزوی و هم دانشگاهی داشت.
ایکنا ـ آیا دغدغه و رویکرد دکتر فیرحی حفظ تراث بود یا بیان کارآمد و روزآمد از سنت برای جوان امروزی؟ به بیان دیگر ایشان اصالت را به سنت میداد یا حجیت امروزی؟ مهمترین رویکرد یا نظریات برجسته ایشان در حوزه اندیشه سیاسی چه بود؟
ایشان به پیشرفت کشور اصالت میداد و اینکه مشکلات کشور برطرف شده و به پیشرفت برسد، اما تراثی هست که باید روزآمد شود. جوانان، جوانههای جامعه هستند و باید این میراث را به آنها رساند تا کارآمدی، آزادی و عدالت بالا برود و مردم به سعادت و کمال برسند و اینها محدود به شرع، قوم و طایفه نیست، بلکه مربوط به کل بشریت است، اما نقطه گرانیگاه ایشان، آزادی به معنای رهایی از هرگونه قید و بندهای درونی و برونی از جمله حکومتی یا اخلاقی بود تا در نهایت مردم خودشکوفا شوند.
قرار نیست ما مردم را شکوفا کنیم، بلکه آنها باید خودشان را شکوفا کنند. در قرآن کریم نیز آمده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ؛ همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند، و آهن (و دیگر فلزات) را که در آن هم سختی (جنگ و کارزار) و هم منافع بسیار بر مردم است (نیز برای حفظ عدالت) آفریدیم، و تا معلوم شود که خدا و رسلش را با ایمان قلبی که یاری خواهد کرد؟ (هر چند) که خدا بسیار قوی و مقتدر (و از یاری خلق بینیاز) است»(الحدید/ ۲۵). در واقع هدف این است که مردم، خودشان عدالت را برپا دارند؛ همان گونه که پلیس راهنمایی و رانندگی برای این است که افراد با سرعت بسیار رانندگی و تخلف نکنند، چون سلب آزادی است و مانع بقیه رانندهها برای رسیدن به هدف میشود.
کارآمدی بدون آزادی و عدالت معنا ندارد
حال ممکن است کسانی عدالت را اصل بدانند و بگویند آزادی بدون عدالت همانند این است که یک مرغ را از قفس بیرون بیاوریم و امکان پرواز نداشته باشد. یقیناً وقتی دکتر فیرحی بحث آزادی را مطرح میکند، منظور آزادی غیرعادلانه نیست چراکه حتماً باید عدالت باشد که بتوان آزادی را نیز محقق کرد به این دلیل که شرایط گرگ و میش پدید خواهد آمد. دولت هم وظیفه دارد موانع را بردارد و آزادی را برقرار کند. وقتی تبعیض باشد آزادی ضد خود عمل کرده و به نفع سلطهگر تمام خواهد شد و به همین دلیل گرانیگاه فکری و نقطه محوری ایشان آزادی است، اما این آزادی به هیچ وجه از عدالت جدا نیست. البته عدالت بدون آزادی به توزیع فقر منجر خواهد شد.
ممکن است عدهای بگویند در گام دوم انقلاب وارد بحث کارآمدی شدهایم و آزادی مربوط به دوران مشروطه است. مرحوم آیتالله نائینی در کنار آزادی، تساوی را هم میگذارد. ما با مرحوم دکتر فیرحی در همین زمینه مباحث زیادی داشتیم. در جمهوریت باید هم آزادی و هم عدالت باشد تا رأی مردم نیز از اعتبار برخوردار باشد، اما واقعیت این است که بدون این آزادی و عدالت کارآمدی هم معنا ندارد؛ لذا نظریات دکتر فیرحی میتواند تداوم داشته باشد.
اگر جامعهای پیشرفت نکند آزادی به درد آن نمیخورد، بلکه باید کارآمدی نشان دهد و بعد وارد مسیر پیشرفت شود. مردمی که گرفتار نان شب باشند آزادی و عدالت برای آنها معنایی ندارد؛ بنابراین گفتمان وی کاملاً مبتنی بر آزادی بود، اما این آزادی معطوف به عدالت است و منجر به کارآمدی شده و نهایتاً به پیشرفت میاندیشید؛ لذا سنت و اسلام را در همین فضا میبیند.
سنت و تبیین مبانی کارآمدی و پیشرفت
مرحوم دکتر فیرحی معتقد بود اسلام میتواند مبانی کلی و حدود کارآمدی و پیشرفت را به ما بدهد، اما جوانان باید با مدیریت اجرایی و توان خود با همکاری و حمایت پیشکسوتان، این کارآمدی و پیشرفت را به منصه ظهور برسانند؛ چراکه جمع بین نشاط جوانی و مشورت پیشکسوتان میتواند جمع مفیدی باشد. وی میگفت مانعی ندارد که این را از اسلام به عنوان پیشینه، پشتوانه و سرمایه بگیریم، اما جوانان به عنوان پیشقراولان باید آن را جلو ببرند تا آزادی، عدالت، کارآمدی و پیشرفت را محقق کنند.
البته وی در بحث آزادی و عدالت همان چیزی را که مرحوم نائینی مطرح میکند قبول دارد؛ یعنی به اندازهای که اندیشه انسان میپذیرد و مقتضیات قبول میکند. این مطلقاندیشی نیست، بلکه قدر متقین است؛ یعنی به اندازهای که میتوانیم از آن بهره ببریم. خود ایشان هم مطلقاندیش نیست، چراکه سعادت واقعی مربوط حکومت مهدوی است، اما در این دوران وظیفه داریم به اندازه توان خود تلاش کنیم. ایشان از این جهت پیشقراول بودند. انشاءالله خداوند وی را رحمت کند و دانشجویان و همکاران مسیر وی را تداوم ببخشند تا در نهایت شاهد تحقق آزادی، عدالت، کارآمدی و پیشرفت باشیم.
منبع
©2023 . All Rights Reserved